تنوع فرهنگی همگرا حقیقتی در خدمت تمدن اسلامی 

انسان‌ها با‌آن‌که از جهت باورها و نگاه بنیادین به جهان و انسان و فلسفه آفرینش‌شان، به مسلمان و یهودی و مسیحی و زرتشتی و کافر و مشرک و زندیق و باری به هزار ملت تقسیم می‌شوند، به‌حکم یک قاضی عادل حکیم به‌نام فطرت، که بر سرزمین قلب همه آنها حکومت می‌کند، محکوم به گرایش به‌ خیر و دوری از شر هستند. این حاکم دوست‌داشتنی همگان را به‌سوی باور به توحید، عقلانیت، عدالت، خیرخواهی، نیکی، مواسات، مهربانی و دشمنی با ظلم، بدخواهی، خودخواهی، تفرعن و نفاق، سوق می‌دهد.
کد خبر: ۱۵۰۳۸۵۷
نویسنده ‌جعفر صادق‌منش | نویسنده و پژوهشگر
 
اختلاف آنجا شکل می‌گیرد که واحد اجرای احکام دادگستری انسان‌ها، به‌فراخور میزان و سطح برخورداری فکری و عملی از همین ارزش‌ها، در‌خصوص شیوه پیاده‌سازی اندیشه‌های فطری دچار تشتت می‌شوند و یکی با تکیه همزمان بر عقل و آموزه‌های اصیل آسمانی، راه اسلام ناب محمدی را بر می‌گزیند، دیگری با تکیه بر عقل کوتاه‌برد و ناقص بشری، راه خداناباوری را بر‌می‌گزیند و سومی هم پیدا می‌شود که سطحی از خودخواهی و تعصب قومی و مذهبی بزرگانش، او را از پذیرش الگوی کامل‌شده اسلام، بازمی‌دارد و به‌سوی شرک یا نسخه ناقص از اسلام در قالب مذاهب یا ادیان توحیدی تحریف‌یافته و ناقص می‌کشاند. 
در باور اسلامی، این تفاوت‌ها تا جایی که منجر‌به محاربه و جنگ و خونریزی از سوی مخالفان علیه مسلمانان نشود، نه مانع عدالت‌ورزی است (‌مائده/۸: وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا) و نه حتی بالاتر از آن مانع نیکی و احسان به مخالفان از سوی مسلمانان است (ممتحنه/۶۰: لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ).
از این رو حتی خداوند بالحاظ سطح فهم و شعور و امکانات مادی و معنوی امت‌ها (‌حجرات/۱۳: وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ)، ۱۲۴ هزار پیامبر با شیوه‌های متفاوت تبلیغی و نیز سبک‌های زندگی متفاوت 
در شیوه‌ها و ابزارهای تضمین ارزش‌های پیش گفته برای آنها مبعوث فرموده است (مائده/ ۴۸: لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا) و بالاتر از آن ۵ پیامبرصاحب کتاب و دعوت سراسری، با وجود همانندی دراصول بنیادین فکری(آل‌عمران/۱۹: إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ)، دارای تفاوت در برخی احکام فقهی و نیز شیوه تبلیغی (‌عن رسول‌الله (ص): إنّا مَعاشِرَ الأنبياءِ اُمِرنا أن نُكلِّمَ النّاسَ على قَدرِ عُقولِهِم) هستند. 
با وجود چنین اصول بنیادین و نگاه راهگشایی به مقوله اختلاف فکری و تنوع فرهنگی انسان‌ها، نه‌تنها در سطح ملی می‌توان با پذیرش و درک تفاوت فرهنگ‌ها و حتی ادیان در چهارچوب قانون اساسی، از ساختن تمدنی ایرانی-اسلامی اصیل سخن گفت بلکه می‌تواند به بهترین شکل زمینه‌ساز ظهور و انقلاب جهانی دوازدهمین سفیر خداوند برای حاکم‌کردن همان ارزش‌های فطری مذکور در آغاز نوشتار یعنی توحید، عدالت، خیرخواهی، مهربان، مواسات، عقلانیت و پیشرفت همه‌جانبه علمی و فرهنگی باشد‌.در سطح جهانی می‌توان مبتنی بر ارزش‌های فطری مذکور، از اتحاد و همسویی انسان‌های آزاده در جهان با هر فکر و باور و دین و مذهبی به‌عنوان سرمایه‌ای در خدمت اهداف بلند انسانی و ساختن تمدن بشری مبتنی بر این ارزش‌ها سخن گفت. 
به‌راستی مگر در متون دینی ناظر بر اهداف ظهور و اوصاف حکومت جهانی مهدی‌(عج) چیزی جز همین ارزش‌ها مورد تاکید و تصریح قرار گرفته است؟
به‌راستی با این نگاه، پویش‌ها و کنشگری‌های انسان‌ها در جای‌جای جهان با تنوع بی‌سابقه فکری و فرهنگی با محوریت مخالفت با ظلم و حمایت از مظلوم در غزه را چگونه می‌توان بی‌ربط به انقلاب جهانی حضرت مهدی‌(عج) دانست و فلسطین را کلید رمزآلود ظهور ندانست؟!
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
ما فرزندان دلیلیم، نه پرخاش

سید علی بطحایی معتقد است ضرورت تدوین منشور اخلاقی برای هیات‌ها ضروری است تا فرهنگ «نقد عالمانه» جایگزین رفتار‌های تنش‌زا شود

ما فرزندان دلیلیم، نه پرخاش

نیازمندی ها